محل تبلیغات شما
خیلی واهمه دارم از این همه خودکار که سرشار از جوهر است، از این همه برگ های سپید که نانوشته باقی مانده اند، خیلی می ترسم از این همه فریادی که در گلو گیر کرده اند، از دریایی از خشم که در نگاه و کلام و رفتار من و ما رسوب کرده به جای مهر و عشق. سری که سودای مرگ دارد برای دیگری نمی تواند خوب بیندیشد دلی که لبریز از خشم و نفرت شده کجا می تواند دوست بدارد، نمی تواند خواهان آزادی و دگر خواهی و عشق باشد. مستمع صاحب سخن را بر سرِ ذوق آورد.

انسان موجودی یک روزه

تا پری و دیو در شیشه شود ، بلک هاروتی به بابل در رود

سکوت سرشار از ناگفته هاست

تواند ,کرده ,اند، ,عشق ,خیلی ,نمی ,این همه ,از این ,از خشم ,نمی تواند ,که در

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها