گاهی سنگینی یک اتفاق به گونه ای است که دیگر افکار، بخودی خود به ذهن خطور نمی کنند و باید با هزار مکافات با خود ببری شان و بدین صورت است که گذر زمان به شدت حس می شوند و سنگین. وقتی مردِ نشسته روی مبل خم می شود پشت گردنش را تعارف می کند و خاکستر سیگار من هم که روی تخت روی تراس هستم خم شده است، گردن از آنِ مردی است که سوگوار برادر کوچکترش شده. سه روز قبل تر در حالتی از بهت و ناباوری سوار ماشین اش کردیم و به روال همچین مواقع که اول خبر سکته یا تصادفی را اعلام انسان موجودی یک روزه
تا پری و دیو در شیشه شود ، بلک هاروتی به بابل در رود
سکوت سرشار از ناگفته هاست
روی ,کدامست ,خم ,روز ,سه ,تر ,است که ,کوچکترش شده ,شده سه ,برادر کوچکترش ,سوگوار برادر
درباره این سایت